جوان آنلاین: رهبر حکیم انقلاب، ۲۰ اردیبهشتماه همزمان با میلاد با سعادت حضرت علیبنموسیالرضا (ع) و در سالی که با عنوان «سرمایهگذاری برای تولید» مزین شده است، در دیداری صمیمانه با کارگران به بیان نکاتی کلیدی و راهبردی درباره مسائل کار و تولید پرداختند. ایشان با تأکید بر نقش بنیادین کارگران در پیشرفت کشور، کار را دارای ارزشی والا دانسته و کارگر را ستون استوار اقتصاد ملی معرفی کردند. در این بیانات الهامبخش، محورهایی مهم همچون ارزشگذاری کار و کارگر، تأمین امنیت شغلی، جلوگیری از تعطیلی کارخانهها، امنیت شغلی کارآفرین، مهارت افزایی کارگران، ایمنی کارگر، حمایت از تولید داخلی، مشارکت کارگران در سود تولید، تأمین مسکن کارگری، تقویت فرهنگ محیط کار و توجه به تنوع نیروی کار با نگاهی آیندهنگر و دقیق مورد تأکید قرار گرفتند؛ مسائلی که میتوانند نقشه راهی مؤثر برای تحکیم پیوند میان تولید و معیشت باشند. در سلسله گزارشهای پیشرو، هر یک از این محورها بهصورت جداگانه واکاوی و تلاش شده است ابعاد گوناگون آنها روشن و پیشنهادهایی کاربردی برای سیاستگذاران، کارفرمایان و بدنه کارگری کشور ارائه شود؛ چهارمین گزارش به امنیت شغلی کارآفرین میپردازد.
***
«جهان را تغییر بده، اما اول خودت را نجات بده!» این شعار نانوشته کارآفرینان است که با جسارت قدم در مسیری ناشناخته میگذارند. کارآفرینی، برخلاف مشاغل سنتی، وعدهثبات نمیدهد، اما رؤیای خلق ارزش را در دلها زنده میکند. امنیت شغلی برای کارآفرین، نه در قراردادهای ثابت، بلکه در توانایی سازگاری با طوفانهای اقتصادی و نوآوری مداوم نهفته است. این مسیر، پر از فراز و نشیب، گاهی به قلههای موفقیت ختم میشود و گاهی به درههای شکست. اما چه چیزی کارآفرینان را به ادامه این راه پرمخاطره وا میدارد؟ آیا امنیت شغلی در دنیای کارآفرینی، افسانهای دستنیافتنی است یا واقعیتی که با تلاش و هوشمندی ساخته میشود؟ این پرسش همچنان وجود دارد که چگونه کارآفرینان کشورمان با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکنند، تا امنیت شغلی خود را در جهانی پرتلاطم تضمین کنند؟
کارآفرینی، برخلاف تصور رایج، نه تنها راهی برای فرار از ناامنی شغلی نیست، بلکه خود میتواند منشأ مخاطرات جدیدی باشد. در دنیای مدرن، جایی که تغییرات اقتصادی و فناوری با سرعتی سرسامآور پیش میروند، کارآفرینان در خط مقدم این تحولات ایستادهاند. آنها نه تنها با رقبای داخلی و خارجی، بلکه با موانع ساختاری مانند قوانین پیچیده، تحریمها و بیثباتی بازار مواجهاند. در کشورمان، این چالشها دوچندان است. دسترسی محدود به سرمایه، زیرساختهای ناکافی و نوسانات اقتصادی، کارآفرینان را در تنگنای دائمی قرار میدهد. با این حال، کارآفرینی به معنای تسلیم شدن نیست. کارآفرینان موفق، امنیت شغلی را در توانایی خود برای خلق فرصتها مییابند. آنها به جای وابستگی به یک کارفرما، خود خالق شغل میشوند. نمونههای موفق استارتاپهای ایرانی نشان میدهند، حتی در شرایط دشوار، میتوان با خلاقیت و پشتکار، کسبوکارهایی پایدار ایجاد کرد. اما این پایداری به چه قیمتی به دست میآید؟
کارآفرینان برای رسیدن به امنیت شغلی، باید مهارتهای چندگانهای را در خود پرورش دهند: از مدیریت مالی و بازاریابی گرفته تا تابآوری روانی در برابر شکستها. برخلاف کارمندان که امنیت شغلیشان به قراردادهای سازمانی وابسته است، کارآفرینان خود مسئول سرنوشتشان هستند. مدیریت ریسک، کلید موفقیت در این مسیر است. در کشورمان، نوسانات ارزی، تورم و تغییرات ناگهانی سیاستهای اقتصادی میتوانند یک کسبوکار نوپا را به سرعت نابود کنند. کارآفرینان موفق با تنوعبخشی به محصولات، بهرهگیری از فناوری و ایجاد شبکههای همکاری، آسیبپذیری خود را کاهش میدهند. برای مثال، کسبوکارهای کوچک در حوزه صنایع دستی با استفاده از سکوهای برخط (پلتفرمهای آنلاین)، توانستهاند بازارهای بینالمللی را هدف قرار دهند و از این طریق، امنیت شغلی خود را تقویت کنند.
دولت نیز در سالهای اخیر با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و تسهیلات بانکی، تلاشهایی برای حمایت از کارآفرینان انجام داده است. اما این حمایتها اغلب با دیوانسالاری پیچیده و عدم شفافیت همراهاند. بسیاری از کارآفرینان معتقدند قوانین دستوپاگیر و نبود زیرساختهای مناسب، بیش از آنکه کمک کنند، مانع رشد کسبوکارها میشوند. با این حال، کارآفرینانی که با تکیه بر خلاقیت و نوآوری، جایگاهی در بازار پیدا کردهاند، نشان دادهاند امنیت شغلی در کارآفرینی، دستاوردی است که با تلاش بیوقفه به دست میآید.
بازتعریف امنیت شغلی در دنیای کارآفرینی
امنیت شغلی در کارآفرینی، مفهومی چندوجهی است که فراتر از درآمد ثابت یا بیمه تأمین اجتماعی تعریف میشود. کارآفرینان، به جای تکیه بر ساختارهای سنتی، امنیت را در شبکهسازی، یادگیری مداوم و انعطافپذیری میجویند. در جهانی که مشاغل سنتی به دلیل اتوماسیون و تغییرات اقتصادی در معرض خطرند، کارآفرینان با خلق ارزشهای جدید، خود را از این تهدیدات مصون میدارند. انعطافپذیری، رمز ماندگاری کارآفرینی است. در ایران اسلامی ما، کارآفرینان باید دائماً خود را با تغییرات محیطی هماهنگ کنند. برای مثال، در دوران همهگیری کرونا، بسیاری از کسبوکارهای سنتی از بین رفتند، اما کارآفرینانی که به سرعت به سمت پلتفرمهای دیجیتال و فروش برخط (آنلاین) حرکت کردند، نه تنها دوام آوردند، بلکه بازار خود را گسترش دادند.
شبکهسازی نیز نقشی حیاتی در تأمین امنیت شغلی دارد. کارآفرینان موفق، اکوسیستمی از شرکا، مشتریان و حتی رقبا میسازند که در مواقع بحران به کمکشان میآید. در کشورمان، این شبکهسازی گاهی به شکل غیررسمی و از طریق روابط شخصی شکل میگیرد. برای مثال، کارآفرینان در حوزه کشاورزی با ایجاد تعاونیها، توانستهاند ریسکهای مالی و بازار را به اشتراک بگذارند و امنیت شغلی خود را تقویت کنند. یادگیری مداوم، یکی دیگر از ارکان موفقیت است. در دنیایی که فناوری هر روز چهرهای جدید به خود میگیرد، کارآفرینانی که از یادگیری بازمیمانند، به سرعت از گردونه رقابت خارج میشوند. کارآفرینان ایرانی، بهویژه در حوزه فناوری، با مطالعه روندهای جهانی و تطبیق آنها با نیازهای محلی، کسبوکارهایی پایدار ایجاد کردهاند. برای نمونه، استارتاپهای فینتک در کشورمان با ارائه راهکارهای پرداخت دیجیتال، توانستهاند نیازهای روزمره مردم را برآورده کنند و در عین حال، امنیت شغلی خود را تضمین کنند. اما کارآفرینی بدون چالشهای روانی ممکن نیست. استرس، اضطراب و ترس از شکست، همراهان همیشگی کارآفریناناند. در کشورمان، این فشارها ممکن است با مشکلات اقتصادی و اجتماعی تشدید شوند. با این حال، کارآفرینان موفق، این چالشها را به عنوان بخشی از مسیر رشد میپذیرند. آنها میدانند، امنیت شغلی، نه در ثبات محیط، بلکه در توانایی آنها برای مدیریت بحرانها نهفته است.
تلاش برای آینده
کارآفرینی در کشورمان، بیش از هر جای دیگر، نیازمند روحیهای خستگیناپذیر است. در کشوری که اقتصاد آن تحتتأثیر تحریمهای تحمیلی، تورم و بیثباتی قوانین قرار دارد، کارآفرینان باید با موانع بیشماری دستوپنجه نرم کنند. با این حال، همین شرایط دشوار، فرصتی برای نوآوری و خلاقیت فراهم کرده است. کارآفرینان ایرانی با تکیه بر منابع بومی و دانش محلی، توانستهاند کسبوکارهایی خلق کنند که نه تنها در بازار داخلی، بلکه در سطح جهانی نیز رقابتپذیرند. یکی از حوزههای موفق کارآفرینی در کشورمان، فناوری اطلاعات است. استارتاپهایی با درک نیازهای جامعه ایرانی، توانستهاند جای خود را در زندگی روزمره مردم باز کنند. این کسبوکارها نشان میدهند امنیت شغلی در کارآفرینی، تنها به درآمد وابسته نیست، بلکه به توانایی تأثیرگذاری بر جامعه و خلق ارزشهای پایدار گره خورده است. حمایت اجتماعی و فرهنگی نیز در موفقیت کارآفرینان نقش دارد. در سالهای اخیر، تغییر نگرش جامعه نسبت به کارآفرینی، بهویژه در میان نسل جوان، انگیزهای مضاعف برای نوآوران ایجاد کرده است. جوانان ایرانی دیگر کارآفرینی را تنها یک شغل نمیدانند، بلکه آن را راهی برای تحقق رؤیاها و ساختن آیندهای بهتر میبینند. با این حال، برای تقویت امنیت شغلی کارآفرینان، نیاز به اصلاحات ساختاری است. سادهسازی قوانین، بهبود دسترسی به سرمایه و ایجاد زیرساختهای فناوری میتواند راه را برای رشد کسبوکارها هموار کند. دولت و بخش خصوصی باید دست در دست هم دهند تا اکوسیستم کارآفرینی در ایران به بلوغ برسد. کارآفرینی در کشورمان، داستانی از امید و تلاش است. کارآفرینان با وجود همه سختیها، نشان دادهاند میتوانند با خلاقیت و پشتکار، نه تنها برای خود، بلکه برای جامعهای که در آن زندگی میکنند، امنیت و ارزش خلق کنند. این مسیر، شاید پرمخاطره باشد، اما برای آنها که جرئت رؤیاپردازی دارند، پاداشی بینظیر درپی دارد.
حمایت هدفمند از کارآفرینان
کارآفرینی با خلاقیت و پشتکار و موانع اقتصادی و ساختاری گره خورده است. در این میان، نقش دولت بهعنوان بازیگری کلیدی در تقویت امنیت شغلی کارآفرینان، غیرقابلانکار است. کارآفرینان ایرانی، با وجود تحریمها، تورم و بیثباتی اقتصادی، توانستهاند با تکیه بر نوآوری، کسبوکارهایی خلق کنند که نهتنها برای خودشان، بلکه برای جامعه ارزشآفرینی کنند. اما این تلاشها بدون حمایت هدفمند دولت، شکننده باقی میماند. مطالبه اصلی کارآفرینان از دولت، مدیریت هوشمندانه واردات و ایجاد فضایی است که در آن تولید داخلی و نوآوریهای بومی، فرصت شکوفایی پیدا کنند. یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان ایرانی، رقابت نابرابر با محصولات وارداتی است. درهای باز واردات، بهویژه در حوزههایی که توان تولید داخلی وجود دارد، مانند شمشیری دولبه عمل میکند. از یکسو، دسترسی به کالاهای خارجی میتواند رقابت را تقویت کند، اما از سوی دیگر، واردات بیرویه و بدون توجیه اقتصادی، کسبوکارهای نوپا را به ورطه نابودی میکشاند. دولت باید با مدیریت دقیق و هدفمند واردات، از کارآفرینانی که با سرمایه و انرژی محدود، در حال خلق ارزشاند، حمایت کند. برای مثال، در حوزه فناوری و صنایع خلاق، استارتاپهای ایرانی توان رقابت با محصولات خارجی را دارند، مشروط بر اینکه سیاستهای وارداتی، عرصه را بر آنها تنگ نکند.
مدیریت واردات تنها بخشی از پازل است. دولت باید ارزش واقعی کارآفرینان را به رسمیت بشناسد و آنها را بهعنوان موتور محرک اقتصاد ملی، در اولویت قرار دهد. این ارزشگذاری، نه در شعار، بلکه در عمل باید نمود یابد. سادهسازی قوانین کسبوکار، کاهش بوروکراسی و ارائه تسهیلات هدفمند، از جمله اقداماتی است که میتواند امنیت شغلی کارآفرینان را تقویت کند. برای نمونه، کارآفرینان در حوزه کشاورزی و صنایع غذایی بارها از موانع دریافت مجوز و دسترسی به سرمایه گلایه کردهاند. دولت میتواند با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری تخصصی و شفاف، این موانع را برطرف کند. علاوه بر این، دولت باید از باز شدن بیضابطه درهای واردات جلوگیری کند. هر کالای وارداتی باید توجیه عقلانی و اقتصادی داشته باشد و اولویت با حمایت از تولید داخلی باشد. برای مثال، در برخی حوزهها، کارآفرینان ایرانی توانستهاند با طراحیهای خلاقانه و کیفیت قابل رقابت، بازارهای داخلی را تسخیر کنند، اما ورود بیرویه محصولات ارزانقیمت خارجی، این دستاوردها را تهدید میکند. سیاستگذاری هوشمندانه در این حوزه، نهتنها امنیت شغلی کارآفرینان را تضمین میکند، بلکه اشتغالزایی گستردهای را به دنبال دارد.
ارزشگذاری به کارآفرینان، نیازمند تغییر نگاه فرهنگی نیز است. دولت میتواند با ترویج فرهنگ کارآفرینی و معرفی الگوهای موفق، انگیزهای مضاعف در نسل جوان ایجاد کند. برنامههای آموزشی، جشنوارههای نوآوری و حمایت از استارتاپهای محلی، راههایی برای نشان دادن این تعهد است. کارآفرینان ایرانی، با وجود همه سختیها، نشان دادهاند میتوانند در برابر طوفانهای اقتصادی ایستادگی کنند، اما این ایستادگی زمانی پایدار خواهد بود که دولت، نه بهعنوان مانع، بلکه بهعنوان حامی در کنارشان باشد. در نهایت، امنیت شغلی کارآفرینان در گرو سیاستی است که نوآوری را ارج نهد و تولید داخلی را در برابر هجوم بیرویه واردات مصون دارد. کارآفرینان، سربازان خط مقدم اقتصاد ایراناند و شایسته حمایتهاییاند که نهتنها رؤیاهایشان را زنده نگه دارد، بلکه آیندهای روشن برای کشور رقم بزند.